اتحادیه دامداران استان البرز
سید هادی حسینی (دکتری تخصصی تغذیه نشخوارکنندگان)
جعفر رمضانخانی (کارشناس ارشد تغذیه دام)
مایکوتوکسینها در خوراک دام (بخش دوم)
عوامل موثر بر میزان سمیت مایکوتوکسینها
عوامل متعددی میتوانند بر افزایش یا کاهش سمیت مایکوتوکسینها در دام و طیور اثرگذار باشند. برخی از این عوامل عبارتند از:
1- نژاد و گونه حیوانی
2- غلظت مایکوتوکسین و دوره زمانی قرار گرفتن در معرض آلودگی (مصرف خوراک آلوده)
3- تغذیه و سلامت کلی دام
4- سن و جنسیت دام
5- عفونت های باکتریایی، ویروسی و یا انگلی
6- شرایط محیطی نامطلوب (دما، رطوبت، تهویه و غیره)
7- داروهای تجویز شده
8- وجود دیگر مایکوتوکسینها و همکوشی و ارتباط بین آنها.
سم زدایی مایکوتوکسینها در محصولات آلوده
روشهای فیزیکی- غیر فعال کردن حرارتی
گزارشهای اولیه حاکی از آن بود که آفلاتوکسینها در برابر حرارت پایدارند.
اما مطالعات بعدی نشان داد که این مواد در حرارت بالا تا حدودی تجزیه میشوند. روشهای سنتی عملآوری غذا همچون پختن با بخار، بو دادن، سرخ کردن، خشک کردن با اسپری، پختن با حرارت و نظیر آن در کاهش و از بین بردن آفلاتوکسینها در مواد غذایی مؤثر میباشند.
آفلاتوکسینهای مختلف، در برابر تیمار حرارتی واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند. به طور مثال، آفلاتوکسین B1 در برابر حرارت پایدارتر بوده، در حالیکه آفلاتوکسین G1 به کمک حرارت آسانتر غیرفعال میشود.
در حالی که حرارت خشک در نابودی آفلاتوکسینها مؤثر نمیباشد، اما حرارت با بخار تحت فشار در تقلیل میزان آفلاتوکسینها در بسیاری از مواد غذایی انسان و خوراک دام به گونهای موفق عمل میکند. زیرالنون از جمله مایکوتوکسینهایی است که حرارت بالا بر آن هیچ تأثیری نمیگذارد. حتی حرارت دادن ذرت آلوده در 150 درجه سانتیگراد به مدت 44 ساعت ممکن است کوچکترین اثری در کاهش زیرالنون نداشته باشد.
غلظت دیاکسی نیوالنول در ذرت در اثر حرارت مایکروویو در 100 الی 230 درجه سانتیگراد یا بالاتر میتواند به میزان 50 تا 100 درصد کاهش یابد.
کاهش کیفیت و ارزش غذایی و احتمال تولید پیرولیسات سمی در درجات حرارت بالا کاربرد حرارت به روش سنتی برای حذف توکسین را با تردید مواجه نموده است.
با این حال، روشهای صنعتی استفاده از حرارت و فشار بالا، پختن با فشار، پختن به کمک مایکروویو، ترکاندن و خشک کردن با اسپری، نتایج امیدوار کنندهای به همراه داشته است (Samarajeewa et al., 1990).
غیر فعال کردن به کمک اشعه (پرتودهی)
آفلاتوکسین در شرایط مناسب با استفاده از اشعه و پرتودهی و به ویژه با پرتوهای فرابنفش تجزیه میشود.
گزارش شده است که میزان آفلاتوکسین در حلال کلروفرم که تحت پرتو فرابنفش قرار گرفته بود به میزان 99 درصد کاهش یافت (Arthre, 1970).
پرتودهی به کمک نور خورشید در مورد روغنهای گیاهی آلوده به آفلاتوکسین نتایج امیدوار کنندهای را به همراه داشته است. در مطالعهای روغن تصفیه نشدة بادام زمینی که حاوی آفلاتوکسین (بیشتر از 100 میکروگرم در کیلوگرم) بود در برابر اشعة خورشید، لامپ تنگستن گازی و پرتو فرابنفش موج بلند قرار داده شد (shantha and sreenivasu, 1977). نتیجة این آزمایش نشان داد که نور خورشید در مدت 15 دقیقه تا میزان 99 درصد آفلاتوکسین را از بین برد.
این در حالی بود که لامپ تنگستن و اشعة فرابنفش پس از 18 ساعت قادر به از بین بردن 82 تا 85 درصد آفلاتوکسین بودند. در مدت زمان 2 ساعت این کاهش به مقدار 30 تا 40 درصد بوده است.
روشهای فیزیکی مهم از جمله نور مرئی، فرابنفش، اشعة گاما و روشهای شیمیایی برای حذف مایکوتوکسینها از مواد غذایی مورد بازنگری قرار گرفته و گزارش شده است که هیچ روش مجردی به گونهای موفق در زدودن توکسین دخیل نبوده است. اما اشعة گاما در تلفیق با دیگر روشها، تأثیرات مثبتی در توکسینزدایی داشته است.
تأثیر اشعة گاما در حذف سموم در ذرت، گندم و سویا نیز گزارش شده است (Hooshmand, H. and. C.F. Klopfenstein, 1995).
روش های شیمیایی
مواد شیمیایی متعددی وجود دارند که قادر به از بین بردن و یا غیر فعال کردن مایکوتوکسینها در محصولات کشاورزی که به طور طبیعی آلوده شدهاند، میباشند.
به طوری که به نظر میرسد، غیر فعال کردن شیمیایی نوید بخشترین و مؤثرترین راه را برای رفع یا کاهش آلودگی مایکوتوکسینها در پارهای از موارد خاص، ارائه میدهد. با این حال، این روش سم زدایی فقط در صورتی از نظر فنی و اقتصادی قابل تجویز میباشد که پاسخگوی معیارهای وضع شده توسط سازمان کشاورزی و خوار و بار جهانی (FAO) باشد.
این معیار ها شامل موارد زیر میباشند:
1 – این روش باید مایکوتوکسینها را از بین برده و یا غیر فعال نماید.
2 – نباید هیچ گونه باقی ماندة سمی یا سرطانزا در فرآوردة نهایی تولید کرده و یا به جای بگذارد.
3 – باید قادر باشد اسپورهای قارچی و میسلیوم را که در شرایط مناسب امکان رشد و آلوده سازی مجدد محصول را دارند، از بین ببرد.
4 – تا حد امکان طعم و ارزش غذایی مادة اولیه حفظ شود.
5 – نباید باعث تغییر چشمگیر ویژگیهای فنی مهم مادة اولیه شود.
در این ارتباط، مطالعات زیادی در زمینة آفلاتوکسینها صورت گرفته اما در مورد دیگر مایکوتوکسینها اطلاعات مختصری در اختیار است. از جمله انواع مواد شیمیایی آزمایش شده در سم زدایی آفلاتوکسینها عبارتند از اسیدها، قلیاها، آلدئیدها، عوامل اکسیدکننده و گازهایی چون کلر، دی اکسید گوگرد، اوزون و آمونیاک. بسیاری از این مواد پاسخگوی معیارهای ذکر شده در بالا نمیباشند.
هرچند مواد یاد شده آفلاتوکسینها را از بین میبرند اما به طور قابل ملاحظهای ارزش غذایی مادة فرآوری شده را تحت تأثیر قرار داده و کاهش میدهند. گاهی هم اثرات سوء جانبی و یا مواد سمی ایجاد میکنند. تعدادی از مواد شیمیایی که در زدودن آفلاتوکسینها از محصولات آلوده مؤثر بوده و با معیارهای تعیین شده از طرف سازمان کشاورزی و خوار و بار جهانی همخوانی دارند شامل آباکسیژنه و یا مواد اکسید کنندة مشابه، هیدروکسیدکلسیم، فرمآلدئید، هیدروکسیدسدیم، هیپوکلریتسدیم، بیسولفیتسدیم یا پتاسیم، متیلآمین و آمونیاک هستند.
به نظر میرسد کاربرد متیلآمین، دیمتیلآمین و آمونیاک در مورد توکسینزدایی آرد دانههای روغنی و ذرت کارآیی داشته باشد (coker et al., 1984).
روش های بیولوژیک
با توجه به این که روشهای فیزیکی و شیمیایی برای حذف آفلاتوکسینها از منابع اولیه غذایی یا غذاهای آماده، در تمام موارد موثر نیستند و حتی گاهی اوقات بر روی ارزش تغذیهای منابع غذایی نیز اثرات نامطلوبی بر جای میگذارند، لذا تحقیقات و بررسیهایی به منظور تعیین امکان استفاده از برخی میکروارگانیسمها جهت تجزیه آفلاتوکسینها و حذف آنها از منابع غذایی و غذاهای آلوده صورت گرفته است. نتایج بررسیهای انجام شده به طریق in vivo و in vitro با طیف وسیعی از تک یاختهها، قارچها، باکتریها و مخمرها با نتایج مطلوبی در این زمینه همراه بودهاند و نشان دادهاند که تعدادی از میکروارگانیسمها قادر به تبدیل کردن آفلاتوکسین B1 به آفلاتوکسیکول یا ترکیبات غیر سمی آنها میباشند. مشخص گردیده است که برخی از سویه های مخمرها، کپکها و باکتریها در شرایط in vitro موجب تجزیه و یا جذب آفلاتوکسین از محلولها میگردند (Ceigler,1996). نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که میکروارگانیسمهای مورد استفاده برای این منظور باید فاقد خاصیت بیماریزایی باشند، به سهولت در دسترس بوده، امکان تولید آنها به صورت تجاری فراهم باشد و بر روی ارزش تغذیهای غذاها فاقد تاثیر بوده و یا تاثیر کمی بر آن داشته باشند.
تک یاخته ها
از میان انواع تک یاختههای مورد بررسی تتراهایمنا پیریفورمیس میتواند طی مدت 24 و 48 ساعت به ترتیب 50 و 60 درصد از آفلاتوکسین را به فرآوردههای هیدروکسیله آن تبدیل نماید (Yao, W. and shaohua, 1994).
باکتریها
سگلر و همکاران (1996) در بررسی خود به منظور تعیین قابلیت تعداد زیادی از انواع مختلف میکروارگانیسمها، در از بین بردن یا ایجاد تغییر شکل بیولوژیک در آفلاتوکسین B1، متوجه شدند که سویة NRRL-B-184 از باکتری فلاووباکتریوم اورانتیاکوم توانست به صورت برگشتناپذیری سبب حذف آفلاتوکسین B1 از محلولهای مغذی گردد.
مطالعات بعدی نشان دادند که آفلاتوکسین B1 به وسیله سلولهای زنده این باکتری متابولیزه میشوند.
همچنین نشان داده شده است که لاکتوباسیلوسپلانتاروم و لاکتوباسیلوساسیدوفیلوس که از جمله باکتریهای تولید کننده اسید میباشند، سبب از بین بردن سمیت آفلاتوکسینها در ذرتهای آلوده شدهاند(Linder and Ceigler, 1970) . همچنین در تحقیقی دیگر که به وسیله منن و آرهم (1977) صورت گرفت تجزیه شدن آفلاتوکسین B1 و تبدیل شدن آن به آفلاتوکسیکول توسط کورینهباکتریومروبروم گزارش شده است.
در بررسی بر روی مرغان مادر تخمگذار نشان داده شد که اضافه نمودن لاکتوباسیلوساسیدوفیلوس به میزان 660 گرم در هر تن غذا، اثرات زیان آور ناشی از وجود 5/1 میلی گرم آفلاتوکسین در هرکلیوگرم از جیره را بر روی میزان مصرف غذا، بازدهی غذا و تولید تخم مرغ بهبود بخشید (Muthiah et al., 1998).
قارچها
بسیاری از انواع مختلف قارچها از نظر قابلیت تجزیه و از بین بردن آفلاتوکسینها مورد بررسی قرار گرفتهاند و نشان داده شده است که بعضی از آنها از جمله آسپرژیلوسنیجر، موکورآمبیگوس، موکورآلترناس و تریکودرماویریده و بعضی از سویههای ریزوپوس میتوانند موجب تبدیل شدن آفلاتوکسین B1 به آفلاتوکسیکول شوند. البته در بیشتر این موارد، واکنش تبدیل آفلاتوکسین B1 به آفلاتوکسیکول با سرعت آهسته انجام میشود و به طور کامل صورت نمیگیرد(Doyle et al., 1982) .
جاذبها
موادی که میتوانند توکسینها را به خود جذب کنند و به صورت غیر قابل جذب از دستگاه گوارش خارج کنند مانند زئولیتهای طبیعی که جزو این دسته از ترکیبات خوراکی هستند (میرزا محمدی، 1387). به عبارت دیگر مواد جاذب موادی خنثی و غیر مغذی در جیره هستند که با توکسین پیوند ایجاد نموده و جذب آنها را از دستگاه گوارش کاهش میدهند (Harvey et al., 1993).
انواع جاذبها
جاذبها به طور کلی به دو دسته آلی و شیمیایی (غیر آلی) تقسیم میشوند. از جمله مهمترین آنها بنتونیت، زئولیت و سیلیکاتهای آلومینوم هستند که جهت کاهش آفلاتوکسین در خوراک مورد استفاده قرار میگیرند. از مهمترین جاذبهای آلی میتوان به مخمر ساکارومایسس سرویسیه اشاره کرد (مدیر صانعی، 1379). از مواد جاذب معدنی مایکوتوکسینها میتوان به آلومینوسیلیکاتهای هیدراته سدیم-کلسیم و بنتونیت اشاره نمود.
این مواد منشا معدنی دارند و به عنوان اتصال شوندههای رسی معروفند و مواد آلی که منشا مخمری دارند و از گلوکومانان اصلاح شده حاصل از دیواره سلولی مخمر ساکارومایسس سرویسیه جدا شدهاند نیز به عنوان مواد جاذب با منشا آلی استفاده میکنند (Harvey et al., 1993).
خصوصیات کلی جاذبها به شرح زیر میباشد:
1- طیف وسیعی از فعالیتهای چند میکروبی را شامل شوند.
2- خورندگی و فاسد شوندگی نداشته باشند.
3- عامل انتشار و تفکیک بالایی داشته باشند.
4- فراریت پایینی داشته باشند.
5- محافظتکننده ارزش مواد غذایی در غذا باشند.
6- باید دارای متصل شوندههایی به سم باشند که از اتصال مطلوب مکانها به خاطر عملکرد فیزیوشیمیایی خاص آنها اطمینان حاصل شود (حمیدیان، 1387).
7- ترکیب ثابت با مایکوتوکسینها در pH های مختلف لوله گوارش تشکیل دهند تا ترکیبات سمی در طول عبور از دستگاه گوارش آزاد نشوند.